ألا إنّ نصرالله قریب یکشنبه 90 اردیبهشت 18 :: 7:59 عصر :: نویسنده : خادم
چون فاطمه(ع)در گذشت،امیرالمومنین او را پنهان به خاک سپرد وآثار قبر اورا از میان برد.سپس رو به مزار پیغمبر کرد و گفت: ای پیغمبرخدا از من و از دخترت که به دیدن تو آمده ودر کنار تو زیر خاک خفته است،برتو درود باد. خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران به تو بپیوندد. پس از او شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتن داری من از دست رفته.اما آنچنان که در جدائی تو صبر را پیشه کردم،در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره ندارم که شکیبایی بر مصیبت سنت است.ای پیغمبر خدا تو بر روی سینه من جان دادی.تورا به دست خود در دل خاک سپردم.قرآن خبر داده است که پایان زندگی همه بازگشت به سوی خداست. اکنون امانت به صاحبش رسید.زهرا از دست من رفت و نزد تو آرمید. ای پیغمبر خدا پس از او آسمان و زمین زشت می نماید و هیچگاه اندوه دلم نمی گشاید. چشمانم بی خواب ودل از سوز غم کباب است تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند. مرگ زهرا ضربتی بود که دل را خسته و غصه ام را پیوسته گردانید. وچه زود جمع ما را به پریشانی کشانید.شکایت خود را به خدا می برم ودخترت را به تو می سپارم.خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستم ها کردند.آنچه خواهی از او بجو و هرچه خواهی بدو بگو.تا سِرِّ دل بر تو گشاید و خونی که خورده است بیرون آید و خدا بهترین داور است. میان او و ستمکاران داوری نماید. سلامی که به تو می دهم بدرود است نه از ملامت.واز روی شوق است نه کسالت.اگر می روم نه ملول و خسته جانم و اگر می مانم نه به وعده خدا بدگمانم. و چون شکیبایان را وعده داده است، در انتظار پاداش او می مانم.که هرچه هست از اوست و شکیبایی نیکو ست. اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت می ماندم و در این مصیبت بزرگ، چون فرزند، مرده جوی اشک از دیدگانم می راندم. خدا گواهست که دخترت پنهانی به خاک می رود.هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته، و نام تو از زبان ها نرفته،حق او را بردند و میراث او را خوردند.دردِ دل را با تو در میان می گذارم و دل را به یاد تو خوش می دارم.که درود خدا بر تو باد و سلام ورضوان خدا بر فاطمه. مولایم علی جان،نمی دانم چگونه و با چه غم عظمایی این سخنان را از دل گذراندی و برزبان جاری ساختی؟!! اما مولایم برادرانِ غیورم به یاریت آمدند تا گوهر دردانه ات را مشایعت کنند.برادرانم آمدند و شاید با نشانه هایی از مادرشان،سرور عالمیان.با دستانی مجروح،سینه هایی دریده از نامردی دشمن،پهلوانی زخمی و...برادرانم آمدند تا مولایشان در نیمه شبِ تلخ و ناسپاسِ مدینه تنها نماند. پی نوشت:زندگانی فاطمه زهرا(س).مرحوم دکتر جعفر شهیدی موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 92
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 96640
|