ألا إنّ نصرالله قریب پنج شنبه 90 خرداد 12 :: 9:33 عصر :: نویسنده : خادم
کمی آهسته تر سخن بگو.مگر نمی شنوی.نجواییست آسمانی،گوش فرا دار و دیگر هیچ مگو.قلبت را دگرگون می کند این نجوا. چرا دست هایم از تاب و توان افتاده اند؟ چیست که مرا اینگونه به خود می خواند؟ کجا می روند پاهایم؟من که قصد نماز ندارم،چرا به سجده افتاده ام؟ بهار در حال شدن است،جسم و روح من تازه دارد بهاری می شود! نه زمان و مکان هم دارد بهاری می شود! گوش فرا دار نجوا به جانت رسوخ می کند.باید بروم.باید بروم. مرا می خوانند: این الرجبیون؟ موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 101
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 96266
|