ألا إنّ نصرالله قریب دوشنبه 89 اسفند 9 :: 7:17 عصر :: نویسنده : خادم
دلت را خانه ما کن مصفا کردنش با من به مادرد دل افشا کن مداوا کردنش با من اگرگم کرده ای ای دل کلیداستجابت را بیا یک لحظه با ماباش پیدا کردنش با من به قرآن آیه رحمت فراوان است ای انسان بخوان آیات، تفسیر و معنی کردنش با من چو خوردی روزی امروز ما شکر نعمت کن غم فردا مخور تأمینِ فردا کردنش با من به من گرحاجتت گفتیاجابت می کنم آنی درِ این خانه دقّ الباب کن واکردنش با من اگر عمری گنه کردی مشو نومید از رحمت تو نامِ توبه را بنویس امضا کردنش با من
پی نوشت:1_ إذا سَألَکَ عِبادی عَنّی، فإنِّی قَریب أُجیبُ دَعوَة الدّاعِ إذا دَعان فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
2 _ لاتَقنُطوا مِن رَحمَتِ الله إنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُنوبَ جَمیعا
موضوع مطلب : دوشنبه 89 اسفند 9 :: 3:14 عصر :: نویسنده : خادم
مهم نیست که پدرومادرم جوونن یا سنی ازشون گذشته. مهم نیست که پدر و مادرم تحصیلات عالیه دارن یا نه. مهم نیست پدرومادرم وضع مالیِ خوبی دارن یا نه. مهم نیست پدرو مادرم کجای این کره خاکی زندگی میکنن. مهم نیست پدرو مادرم چه قدر تونستن نیازهای غیر ضروریم رو برآورده کنن... مهم اینه که اگه تو این همه سال ،شبای محرم نتونستم هیأت نرم و یاد آقام امام حسین با منه اگه نمازخون بودم، هرچنددست و پا شکسته اگه ماه رمضونا روضه گرفتم اگه یادشهدا توقلبم لونه کرده اگه قلبم برا رهبرِ عزیزم می تپه اگه خدا کمک کردو فتنه ها من و با خودش نبرد اگه میتونم از محضر اساتید ارزشمند استفاده کنم اگه به حجاب اعتقاد دارم(چه برای خانوما چه برای آقایون) اگه حتی مسلمونِ نصفه نیمه ام(که البته تکمیلش دستِ خودمه) اگه............................ همش به خاطر پدرومادرمه.خدایا شکرت.توبهترین هدیه هات رو به من دادی.اگرچه من قدر ندونستم.اما خیلی ازت ممنونم که اجازه دادی سایه این پدر و مادر بالا سرم باشه.راستی یکی از بزرگترین لذت های دنیا بودن کنار پدر و مادره.من که هروقت با هاشون حرف می زنم و باهم می خندیم لذت می برم.هرشب از اینکه اونا رو دارم خدارو شکر می کنم.خدایا شکرت.خدایا کمک کن ما محبت های پدر مادرهامون رو درک کنیم،چون اونا در حد ادراک و تواناییشون پدر مادرای خوبی هستن.خدایا شکرت.به خصوص پدر ومادر من که یه ویژگی خاص دارن...
موضوع مطلب : یکشنبه 89 اسفند 8 :: 7:43 عصر :: نویسنده : خادم
امروز پیراهنی از تو به دستم رسید.هنوز تایش باز نشده است.مادر گفت خودت تایش کرده ای. می خواهم آن را کنارچفیه ات که بوی عطرش پس از بیست و اندی سال هنوز استشمام می شود بگذارم.نمی دانم شاید به قول بعضی،این هاخرافات باشد. ولی هیچ اتفاقی رخ نمی دهد مگر به اذن خدا، و من رسیدن پیراهنت را سرجاده وهنگامِ ... به فال نیک می گیرم.عزیز برادرم مدت هاست، دلت هوای مرا نکرده است.اگر دلت هوایم را می کردم مرا به خود می خواندی.نمی دانم چه کرده ام که لایق این بی مهری شده ام.گناه ازمن است. می دانم.آگاهم کن به کرده.مهربانم. موضوع مطلب : شنبه 89 اسفند 7 :: 7:38 عصر :: نویسنده : خادم
همین الان مجله خبری تصویری پخش کرد که با موبایل گرفته شده بود و یک ملعون که سوار موتور بود چادر رو از سر یک خانم کشید به گونه ای که اون خانم شاید یک متر به هوا پرتاب شد و به زمین افتاد... دمِ بچه شیعه ها گرم.دمِ سربازای آقا گرم .حالا هی بیانیه بدید هی بیانیه بدید.....باید کاری کرد...باید این رو تو بوق و کرنا کرد و رفت در خونه سران فتنه که باعث همه این نوع بی حرمتی ها اون ملعونا هستن.که تا قبل از این فتنه ها حتی فکرِاین کارا به مخیله کسی خطور نمی کرد چه برسه به جرأت این کار.آقا جان،مولاجان،شمارو به کی قسم بدم ؟دیگه بیاید،التماس میکنم.آقا جان،هنگامی که در یکی از جنگ ها خلخال از پای زن یهودی باز کردند امیر مومنان،علی(ع)فرمودن مرد مسلمان با شنیدن این مطلب اگر بمیرد جادارد. اما حالا در ایران اسلامی و در ایران شیعه حجاب از سر زن مسلمان برمیدارند و مردان مسلمان نه تنها نمرده اند که دریغ از واکنشی.........پس چه انتظار بیهوده ای است انتظار آمدن شما!!!!!!!!!! 89/12/7 موضوع مطلب : خدایا باز داره ستایش می ده مجبورم خودمو تو اتاق حبس کنم تا حتی صداشونم نشنوم.تاکی توهین به ارزشها موضوع مطلب : نماز شام غریبان چو گریه آغازم به مویه های غریبانه قصه پردازم به یاد یار و دیار آنچنان بگریم زار که ازجهان ره و رسم سفر براندازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب مُهیمِنا به رفیقان خود رسان بازم خدای را مددی ای رفیق ره تا من به کوی میکده دیگر علم برافرازم خرد ز پیری من کی حساب برگیرد که باز با صنمی طفل عشق می بازم به جز صباوشِمالم نمی شناسدکس عزیزمن که به جز باد نیست دمسازم هوای منزل یار آب زندگانی ماست صبا بیار نسیمی ز خاک شیرازم سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی شکایت از که کنم خانگیست غمّازَم ز چنگ زهره شنیدم که صُبحدم میگفت غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم
آقا جان امروز هم نیامدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چقدر ما بی لیاقتیم!!!!!!!!!!!!!! موضوع مطلب : سه شنبه 89 اسفند 3 :: 11:46 عصر :: نویسنده : خادم
شیخ سروش اگه اشتباه نکنم در سال سوم دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی در راستای تهی سازی دینی دستورالعمل جدیدی به آقایون تحت امر ارائه دادن که چیکار کنن.آهااااااااان الان میگم امر فرمودن که باید اخلاق به جنگ ایمان بره.میگید چه جوری؟خوب به سادگی.اینکه بیاید بگید آقاجون آدم باید با اخلاق باشه. به دیگران کمک کنه. مهربون باشه...خلاصه همه خصوصیات خوب اخلاقی رو داشته باشه.خوب تا این جا که خیلی خوبه..امااااااااا.حالا بگید خوب دینم اومده همینو یاد بده دیگه پس وقتی یه آدم اخلاقش خوبه چه نیازی به دین. تازه یه عده هستن که خیلی خوبن در حالی که دین ندارن در عوض یه عده دین دار هستن که خیلی بد اخلاقن خوب معلومه که اولیا بهترن آقاجون بدون دینم میشه خوب بود.اون وقت ماهم که از همه جا بی خبر بودیم گفتیم به به چه چه عجب حرف خردمندانه ای.باریکلا.....اما خدمت دوستان عارضم که این قضیه ریشه غربی داره و روشنفکرای غربی در طول مسیری که برای توضیح کتاب مقدسشون طی کرده بودن و صد البته به خطا رفته بودن به جایی رسیدن که آقاجون بی خیال دین لازم نیس باشه ما خوب باشیم کافیه.شیخ سروش ملعونم دید به عجب چیز خوبی برای ضربه زدن به اسلام پیدا کرده وخلاصه به آقایون اصلاح طلب دیکته کرد که چیکار کنن. اما بودن یا نبودن مسئله این است:عزیزان جونم براتون بگه که اخلاق بدون دین توقیامت بدرد نمیخوره و اگه کسی دین و ایمون داشته باشه ولی اخلاقش خوب نباشه ودر طول عمرش همه سعیش رو بکنه که که اخلاقش خوب بشه و واقعن سعی کنه اگه موفق هم نشه باز اون برندس نه اون بی دینه که فقط اخلاق داره.اینارم از خودم نگفتم از استاد کوهپایه ایها و استاد پناهیان یادگرفتم.البته نقل به مضمون کردم موضوع مطلب : دوشنبه 89 اسفند 2 :: 11:42 عصر :: نویسنده : خادم
خدایا شکرت خیلی ازت ممنونم که اجازه دادی بازهم امروز روببینم.خدایا اگرچه منِ کوچیک نمیتونم عظمت این روز بزرگ رو درک کنم اما ازت ممنونم که گذاشتی زنده باشم و بازم تو این روز قشنگ نفس بکشم.خدا جون باخودم فکر میکردم تواین روز چه کاری از همه بهتره . زیارت حضرت رسول یا هدیه کردن قرآن به حضرت یا هدیه صلوات یا... اما به نظرم رسید کمک به پدر و مادر به خصوص مادر وهدیه کردن ثوابش به حضرت بهتره.البته اگه بشه همه این کارا رو کردکه عالیه ولی وقته آدم فقط وقت برای یه کار داره و مادرشم به کمکش احتیاج داره کدوم کار بهتره؟ موضوع مطلب : دوشنبه 89 اسفند 2 :: 11:5 عصر :: نویسنده : خادم
خدایا شکرت خیلی ازت ممنونم که اجازه دادی بازهم امروز روببینم.خدایا اگرچه منِ کوچیک نمیتونم عظمت این روز بزرگ رو درک کنم اما ازت ممنونم که گذاشتی زنده باشم و بازم تو این روز قشنگ نفس بکشم.خدا جون باخودم فکر میکردم تواین روز چه کاری از همه بهتره . زیارت حضرت رسول یا هدیه کردن قرآن به حضرت یا هدیه صلوات یا... اما به نظرم رسید کمک به پدر و مادر به خصوص مادر وهدیه کردن ثوابش به حضرت بهتره.البته اگه بشه همه این کارا رو کردکه عالیه ولی وقته آدم فقط وقت برای یه کار داره و مادرشم به کمکش احتیاج داره کدوم کار بهتره؟ موضوع مطلب : دوشنبه 89 اسفند 2 :: 11:3 عصر :: نویسنده : خادم
In the name of god . Imam Ali(A.S) was born ten years before the appointment of Hadrat Muhammad(S.A.W.) to the prophethood He opened his eyes to the world around him in the ka´bah (House of Allah) in the Thirtieth year of the Elephant or600 A.D.He was only a five year old child when the holy ...Prophet (S.A.W) brought him home and took responsibility for his training موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 153
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 96701
|